سيداميرعليسيداميرعلي، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 2 روز سن داره

امیر علی عزيز دل مامان و بابا

اندر احوالات ما و شيطونك

سلام عزيز دلم  چندوقته كه فرصت نكردم بيام وبت رو آپ كنم خوب حالا از كجا بگم... توي ماه رمضون كه بيشتر درگير افطاري رفتن و افطاري دادن بوديم شب عيد فطر رفتيم خونه عمو مهدي(پسرداييم) تا صبح اونجا بوديم  شما هم كه انگار كلا چيزي به نام خواب برات وجود نداشت پا به پاي ما بيدار بودي صبح هم از اونجا رفتيم خونه داييم براي نماز عيد و بعد از خوندن نماز و صرف صبحونه اومديم خونه و سه تايي لالا... ظهر هم واسه ناهار رفتيم طبقه بالا خونه مادرجون شيرين زبون و قندعسلي جديدا ياد گرفتي مياي لپ من رو ميكشي و ميگي: مامان تپلي آخ كه فدات بشم به پستونك ميگي: پسكونت به مايع دستشويي ميگي: ماهه ...
5 شهريور 1392
1